دسترنج عشق

آه از این جان افزا 

آه از این درد درون بی پایان 

آه از این عشق جان سوزم 

خدایا چون عاشقم ، دیوانه ام 

یا که چون دیوانه ام ، عاشقم من 

چرا هر کس آید 

دمی عاشقش باشم  

چرا هر که عاشقش باشم  

مرا بیازارد  

خدایا  

ای خدا  

ای که از عالم پریشانی 

پریشانم  

تو آرامش عطا فرما 

چرا عشقی که من دارم 

همه روز قلبم به درد آرد 

خدایا یا مرنجانم 

یا برسانم 

الا ای ... من  

مگر من بدی کردم 

تو ای ... من  

مگر تو بدی کردی 

چرا باید بسوزم  

بگو تو  

مگر این است دسترنج عشق 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد